خانواده بهمرام
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

شما دو نفر از خدا معذرت بخواهید!



حكیمی همراه با بعضی از دوستانش كه در بین آنها افراد ثروتمند و مسئول نیز بودند، از مسیری می گذشت. آنها پیرمرد فقیر و بیماری را دیدند كه قدرت كاركردن نداشت و در گوشه ای نشسته بود و از رهگذران طلب كمك می كرد.
حكیم به پیرمرد نزدیك شد به او سلام كرد و مقداری پول را به آرامی در دست پیرمرد نهاد و با لبخندی با او خداحافظی كرد و به راه خویش ادامه داد.
در بین همراهان حكیم یكی از مسئولین حضور داشت. حكیم به او رو كرد و گفت: اگر همكارانت خوب عمل می كردند، او كه پیرمرد بیمار و فقیری است نباید در زیر آفتاب سوزان تابستان گدایی كند و هم شخص و هم شخصیت خویش را با اینكار ملكوك نماید. چرا به داد این بیچارگان نمی رسید؟!
مسئول اظهار داشت: اینها گدایی را شغل خویش كرده اند، معلوم نیست نیازمند باشند، عادت كرده اند و خصلت گدایی دارند و...

حكیم گفت: اتفاقاً چون شماها دقیقاً به اینها رسیدگی نمی كنید و راستگو را از حقه باز و دروغگو جدا نمی كنید، چنین شده است! چرا بررسی نمی كنید تا معلوم شود چه كسی واقعاً نیازمند است و باید به او كمك كرد و چه كسی نیازمند نیست و با او باید برخورد شود؟
مسئول سر به زیر انداخت و خاموش شد.
مرد ثروتمند كه شاهد گفت وگوی حكیم و مسئول بود ایستاد و به عقب برگشت و فریاد زد:
آی پیرمرد! بیا اینجا ببینم!
پیرمرد لنگان لنگان و با آه و ناله حركت كرد.
مرد ثروتمند گفت: زودباش دیگر! اوضاع و احوالش را ببین! آدم رغبت نمی كند نگاهش كند و...
حكیم با چهره ای متغیر و ناراحت به مرد ثروتمند نگاه كرد و گفت: آقاجان! چرا با این بنده خدا، اینطور برخورد می كنی؟
مرد ثروتمند در حالیكه اسكناس دوهزارتومانی از جیب درآورده بود و به سوی پیرمرد گرفته بود گفت: می خواهم یك كمك درست و حسابی به این آدم بدبخت كنم!
حكیم گفت: اولاً خوشبختی و بدبختی واقعی انسانها در روز قیامت معلوم می شود كه چه كسی بهشتی و چه كسی دوزخی است. ثانیاً بدان و آگاه باش كه: انفاقی كه همراه با غرور و منت گذاری باشد ارزشی ندارد! مرد گفت: چرا؟
حكیم اظهار داشت: مگر سخن حضرت حق را نشنیده ای؟
مرد گفت: كدام سخن را؟
حكیم گفت این آیات را: یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذی
ای كسانی كه ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید...(1)
سپس ادامه داد: قول معروف و مغفره خیر من صدقه یتبعها اذی...
گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو (و گذشت از خشونتهای آنها) از بخششی كه آزاری به دنبال داشته باشد بهتر است.(2)
مرد ثروتمند گفت: معذرت می خواهم!
حكیم اظهار داشت: از این مرد فقیر معذرت بخواه و به درگاه خداوند متعال نیز استغفار و طلب بخشش كن. سپس رو به مسئول كرد و گفت: شما هم! سپس زیرلب نالید: ایحسب الانسان ان یترك سدی. آیا انسان گمان می كند بی هدف رها می شود...؟(3)

پی نوشتها :
1- بقره/ 264
2- بقره/ 263
3-قیامه/


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.