شاگردان گفتند: ” کسی چیزی به شما گفته؟ لاتی، چاقو کشی چیزی شما را اذیت و آزار کرده؟“
شیخ جعفر در میان گریه ها گفت: ”آری... یکی از لات های این اطراف حرفی به من زد“
همه نگران شدند که بی احترامی به ایشان کرده باشد. گفتند ”چه گفت؟ چه کسی بود؟ چه شد؟“
شیخ جعفر گفت: ”یکی از لات های این اطراف آمد و به من گفت: ”شیخ جعفر! من همونی هستم که همه میگن،...
تو هم همونی هستی که همه میگن؟“
و باز صدای گریه های شیخ جعفر بلند شد..
شاید بتوان یکی از مصادیق "شر الوسواس الخناس "را بتوان همین چشم زخم برشمرد لذا برای رهایی از آن توصیه هایی نیز وارد شده است. امام رضا علیه السلام برای رهایی از چشم زخم چنین توصیه ای دارند راوی می گوید:از آن حضرت پرسیدم:چشم زخم واقعیت دارد؟ایشان فرمودند:آری ،هرگاه تو را چشم زنند،کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ می کند. مکارم الاخلاق ص 474

چرا ما مدعی هستیم دفاع هشت ساله ما مقدس بود؟ چرا آن جنگ خونین با هزاران کشته و مجروح و آواراه ، گنج می نامیم ؟ ...
هیچ قومی را نمیتوان یافت كه جنگ را برتر از صلح و سلامت بداند یا آن را تقدیس كند. جامه قداست، برازنده جنگی است كه ذات دفاعی یا الهی دارد، و جز این نوع را هرگز نباید ستود و گرامی داشت... میتوان صدها جنگ و ستیز خونبار بشری را نام برد كه همگی در پی احمقانهترین علل و عوامل بودهاند. اما جنگهایی را هم میتوان شمرد و یاد كرد كه گریزی از آنها نبوده است و به همین دلیل، میسزد كه جامه قداست بر تن خونینشان كرد. هر جنگ یا نزاع یا ستیزی كه زیر پرچم دفاع باشد، مقدس است ... برای باورمندی بیشتر به قداست هشت سال دفاع مردم مظلوم و مسلمان ایران اسلامی، هزار راه كوتاه و بلند وجود دارد. بسیاری از این راهها را دیگران رفتهاند و البته برخی ناتمام و برخی هنوز بكر و خاكی مانده است. یكی از این راهها كه رهرو چندانی نداشته است، مقایسه جنگ تحمیلی با جنگهای بزرگ و تاریخی جهان است. در شناسنامة جنگها، تاریخ شروع و پایان، میزان تلفات، گستره، مراحل، تاكتیكها و مانند آنها را مینویسند. اما كمتر به انگیزههای مضحك و دلایل حماقتبار شروع آنها توجه میكنند. اگر با این نگاه به مجموعة درگیریهای نظامی ملتها بنگریم، خواهیم دید كه دفاع هشتسالة مردم ایران در برابر ارتشهای زورگوی جهان تا چه اندازه مظلومانه و سزاوار تقدیس و تكریم است. نام و انگیزة پارهای از مهمترین جنگهای ملل جهان را اشارهوار یاد میكنیم تا شرافت طلائیه ، فكه و شلمچه و چزابه بیش از پیش آشكار گردد ... آنچه در پی میآید، نه تاریخ است و نه حتی فهرستی ناقص از كارنامة خونین بشر در جنگهای بیثمر. مشتی است از خروارها حمله و ستیز كه نه مبدأ آبرومندی داشتند و نه پایانی خوش یافتند...
* جنگ سیساله (48ـ 1618): این جنگ طولانی، میان كشورهای اروپایی رخ داد و علت اصلی آن اختلافهای خانوادگی میان چند خاندان سلطنتی بود.
* جنگ انتقال (1667 میلادی): جنگ لویی فرانسه برای گرفتن و تصرف هلند و اسپانیا * جنگ هفتساله (63ـ1756): طرفهای درگیر عبارت بودند از: فرانسه، اتریش، روسیه و سوئد. پس از دو سال از شروع جنگ، انگلیس و اسپانیا نیز به میدان آمدند. رقابتهای استعماری، مهمترین دلیل آغاز و ادامه این جنگ هفتساله است.
* جنگ تریاك (42ـ 1839): میان انگلیس و چین بر سر محدودیتهای تجاری
* جنگ داخلی آمریكا (65ـ1861): این جنگ چهارساله را به نامهای «انفصال»، «جنگ ایالات» و «جنگ سرپیچی» هم میخوانند. مهمترین علت آن را مسئله بردهداری و حقوق سیاسی ایالات دانستهاند(؟). 750 هزار تا یك میلیون كشته، آمار تخمینی این نزاع داخلی است.
* جنگ صدساله (1453ـ 1337): عنوان جنگهای متوالی و طولانی فرانسه و انگلیس بر سر اراضی اطراف دریای مانش و نزاعهای سلطنتی است.
* جنگ جهانی اول (18ـ 1914): میان دولتهای اروپایی، با ده میلیون كشته و بیست میلیون مجروح. علل نخستین این جنگ ویرانگر، مسئله مرزهای قدرت سیاسی و قلمرو حكومتها بود. با پیوستن ژاپن به این جنگ بزرگ، ابعاد آن جهانی و بسیار وحشتناكتر شد.
* جنگ جهانی دوم (45ـ 1939): هر یك از دو محور جنگ شامل چندین كشور اروپایی و آسیایی میشدند. جبهه متفقین عبارت بود از: انگلیس، فرانسه، چین و متحدان آنها. در جبهه متحدین نیز كشورهای آلمان، ایتالیا و ژاپن قرار داشت. مداخلات نظامی و سیاسی در اوضاع داخلی همدیگر و مرزبندی مستعمرات، از عمدهترین دلایل جنگ جهانی دوم است. به دلیل پیشرفت تجهیزات جنگی در این جنگ بزرگ و گسترده، و استفادة فراوان از تسلیحات كشتار جمعی، تلفات مالی و انسانی آن از حساب بیرون است.(1) این هشت قطعة تاریخی، نمونههایی از صدها جنگی است كه دولتمردان جهان در چند قرن اخیر به راه انداختند و هنوز مردم دنیا از آسیبهای آن در امان نیستند. اگر به چند قرن عقبتر برگردیم، شاهد نمونههای وحشتناكتر دیگری نیز هستیم كه جنگهای صلیبی یكی از آنها است. این درگیری تاریخی میان دول مسیحی و كشورهای اسلامی نزدیك به یك قرن به طول انجامید و سلسلهجنبان آن اسقفهایی بودند كه سودای توسعة اراضی و بسط اقتدار خود را داشتند... آنگاه كه نگاه خود را از این وحشیگریهای متمدننما، به هشت سال دفاع مقدس مردم مظلوم و مسلمان ایران بازمیگردانیم، بیش از پیش به اصالت و ضرورت آن حضور سرخ و بشكوه پی میبریم. جوانان و انسانهای بزرگی كه جبهههای اسلامی را از حضور خود تیمن و تبرك بخشیده بودند، نه سودای زر در سر داشتند و نه خیال مكنت و سروری در سویدای دل خویش میپروراندند. آنها حتی به پیروزی و نتیجه نمیاندیشیدند. رزم دلاورمردان ایران اسلامی را با هیچ رزم و جنگ دیگری نمیتوان سنجید و قیاس كرد؛ مگر با آنچه در صدر اسلام و در قطعاتی كوتاه از تاریخ كشورهای مسلمان رخ داد... کمی دقت کنید می توانید دریابید که چرا ما بر تن این جنگ لباس تقدس می اندازیم ...
پی نوشت 1. اطلاعات مربوط به فهرست بالا برگرفته از: دائرهالمعارف فارسی، به سرپرستی مرحوم غلامحسین مصاحب است. (ر.ك: ج1، ص755 به بعد).
خداوند در سوره اسراء، آیه 44 می فرماید: آسمان های هفتگانه و زمین و کسانی که در آن ها هستند، همگی تسبیح خداوند می گویند، و هیچ موجودی نیست مگر این که تسبیح و حمد می گوید، ولی شما تسبیح آن را درک نمی کنید.
علاوه بر قرآن در سخنان ائمه اطهار (ع) فراوان به این امر برمی خوریم، به نحوی که حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: هر چیزی تسبیح و حمد خداوند را می گوید، حتی هنگامی که دیواری می شکافد و صدایی از آن به گوش می رسد، آن نیز تسبیح خداوند است و همچنین در روایات مفصلی درباره ی اصوات و اذکار حیوانات از امام حسین (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: اذا صاحَ الشاهین، یقولُ: سبُحانَ الله حَقاً حَقاً؛ وقتی شاهین صدا می کند، می گوید: سبحان الله، و هنگامی که هُدهُد صدا می زند می گوید: ما اَشقی مَن عَصَی الله؛ چه مجرم و جنایتکار است کسی که به نسبت خداوند عاصی و گنهکار شود، و هنگامی که بلبل نغمه سر می دهد می گوید: لا اله الا الله. (موسوعة کلمات الامام الحسین (ع): 28)
همچنین آمده است، چکاوک که پرنده ای است کوچک و خوش آواز و شبیه گنجشک ولی کمی بزرگتر از او، برای خداوند بسیار تسبیح و ذکر می گوید به نحوی که ذکر و تسبیح آن برای خداوند متعال، لَعن و نفرین کردن بر دشمنان آل محمد (ص) است که می گوید: خداوند دشمنان آل محمد (ص) را لعنت نماید (سفینة البحار، ج2: 299)، و از امام حسین (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: وَ اِذا صَهَلَ الفَرَسُ یَقولُ: سُبحانَ رَبَّنا سُبحانَه؛ وقتی اسبی شیهه می کشد می گوید: پاک و منزه است پروردگار ما. (موسوعة کلمات الامام الحسین (ع): 32)
در روایتی دیگر نیز آمده است که امام باقر (ع) روزی صدای گنجشکانی را شنیدند و فرمودند: می دانید این ها چه می گویند؟ ابوحمزه ثمالی که همراه امام بود می گوید: عرض کردم: نه! سپس امام فرمودند: یُسَبحِنَ رَبهُنَ عَزَّوَجَل وَ یسئلنَ قُوتَ یَومِهِنّ؛ این ها تسبیح خداوند بزرگ را می گویند و روزی خود را از او می خواهند (تفسیر المیزان، ج13: 122)، و همچنین اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است که ایشان فرموده اند: هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود، و هیچ حیوان وحشی به دام صیاد نمی افتد، مگر به خاطر ترک نمودن تسبیح خداوند. (نورالثقلین، ج3: 168؛ آمال الواعظین، ج1: 81، 83).
در ایات و احادیث Tفراوان به علم آموزی و تلاش در این راه تاکید شده است و شاید یکی از مزایای علم آموزی، اجر و ثواب آن باشد، و از این رو پیامبر اکرم (ص) درباره ی این امر به ابوذر فرموده اند: همانا آگاه باش؛ یک ساعت در مجلس مذاکره و مباحثه ی علم نشستن، نزد خداوند محبوب تر است:
از هزار شب نماز خواندن که در هر شب هزار رکعت خوانده شود،
و از هزار جهاد و از دوازده هزار ختم قرآن
و از عبادت یک سال که روزها را روزه بگیرد و شب ها را اقامه نماز نماید بهتر است
و هر کس جهت طلب علم و یادگرفتن یک باب علم از خانه اش خارج شود، خداوند برای او به هر گام و قدمی که برمی دارد، ثواب یک پیامبر از پیامبران و هزار شهید از شهدای جنگ بَدر را می نویسد،
و برای او هر حرفی که می شنود و یا می نویسد، خداوند شهری در بهشت به او عطا خواهد نمود.
همانا طالب علم محبوب خدا و ملائکه و تمام انبیاء است، و نگاه کردن به صورت عالم بهتر است از آزاد نمودن هزار بنده، و هر کس علم و دانش را دوست بدارد، بهشت بر او واجب می شود و از دنیا نمی رود مگر اینکه از آب کوثر می آشامد و از میوه های بهشت تناول می نمایند و همانا کرم ها بدن او را در قبر پس از مردنش نمی خورند (و جسمشان در قبر نپوسیده و تازه می ماند). (جامع السعادات، ج1: 103؛ آمال الواعظین، ج1: 173)
البته پرواضح است ککه مراد پیامبر اعظم از چنین عالمانی ،کسانی هستند که دانش آنها در مسیر ارتقای بشر به سمت خدا و هدایتگر همگان در جهت ذات باری تعالی است علاوه بر اینکه خود متصف به اوصاف خلیفة اللهی می شوند دیگران را نیز الهی تربیت کنند.