نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

 

برخیز ای برادر، بار دگر نظر کن

باچشم پاره خود، از چشم من گذر کن

برخیز ای برادر، اینجا پر از حرامیست

پشت خیام آهو،بنگر که گرگ شامیست

برخیز ای برادر،بنگر علم زمین خورد

وقتی فتادی انگار،کل حرم زمین خورد

برخیز ای برادر،درخیمه قحط آب است

چون موی پر ز خونت،اصغر به پیچ و تاب است

برخیز یار زارم،چشم تو تیر خورده

گل از غم تو ای یار،از داغ تو فسرده

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) علاوه بر ابعاد سیاسی مختلف در کوتاه مدت تبدیل به یک دانشگاه انسان سازی شد. در طول سال های مبازات پیش از انقلاب و در طول جنگ تحمیلی افرادی بودند که با دم مسیحایی روح خدا به یکباره دچار تحولات عظیم روحی شده و در راه اسلام حتی تا پای فدا کردن خود نیز پیش رفتند.

به گزارش پایگاه 598، یکی از این شهدا شهید"شاهرخ ضرغام"بود. وی سال 1328 در تهران متولد شد. در جوانی، به سراغ ورزش کشتی رفت و به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد. اما زندگی او به خاطر همنشینی با دوستان نااهل، در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا این که در بهمن سال 1357 و با پیروزی انقلاب، تغییری بزرگ در زندگی‌اش رخ داد.

 

سخنان امام خمینی (ره)، برایش فصل‌الخطاب و روی سینه‌اش "فدایت شوم خمینی" خالکوبی کرده بود. ولایت فقیه را به زبان عامیانه خود برای رفقایش توضیح می‌داد و از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد.


 

وی وقتی از گذشته‌اش حرف می‌زد، داستان حُر را بازگو می‌کرد و می‌گفت: "حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید. من نیز باید جزء اولین‌ها باشم".


 

در همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت و همگام با سردار شهید سید مجتبی هاشمی که فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام بود،به مبازه علیه تجاوزگران بعثی پرداخت ودر کوتاه مدتی آنقدر دلاورانه جنگید که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود. وی از خدا می خواست که تمام گذشته‌اش را پاک کند و هیچ چیز از او باقی نماند؛ نه اسم، نه شهرت، نه مزار و سرانجام در تاریخ 17 آذر سال 1359 در دشت‌های شمالی آبادان به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید."


 

محمد تهرانی، آخرین همرزم شاهرخ ضرغام نحوه شهادت وی را اینگونه نقل می کند: "ساعت 9 صبح بود. تانک‌های دشمن مرتب شلیک می‌کردند و جلو می‌آمدند. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت. من هم دویدم و 2 گلوله آرپی‌جی پیدا کردم. هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بودم که صدایی شنیدم. به سمت شاهرخ دویدم. روی سینه‌اش حفره‌ای از اصابت گلوله تیربار تانک ایجاد شده بود. عراقی‌ها نزدیک شدند. من با یک اسیر عراقی پناه گرفتم. از دور دیدم چند عراقی کنار پیکر شاهرخ ایستاده‌اند و از خوشحالی هلهله می‌کردند."



 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

 

خاک تربت امام حسین(ع) به کجا اطلاق می شود و آیا هنوز پس از این همه سال خاک تربت وجود دارد؟
بر اساس برخی از روایات سرزمین کربلا تا پنچ فرسخ از هر طرف جزء حریم قبر امام حسین (ع) حساب می‌شود.خاک تربت امام حسین به کجا اطلاق می شود آیا هنوز بعد از این همه سال خاک تربت وجود دارد؟امام خمینی می فرماید: آنچه به صورت قطعی تربت امام حسین (ع) است خاکی است که از قبر و آنچه عرفا ملحق به قبر است برداشته می‌شود.(۱)

تربت امام حسین خاکی است که از قبر یا حوالی مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا صلوات الله علیه می آورند که شیعه به خوردن آن استشفا می‌کند. خاک اطراف قبر برای شفای بیمار و مهر نماز استعمال می‌شود.نظر عده‌ای از مراجع آن است که حکم فضیلت سجده بر تربت امام حسین و حکم جواز خوردن کم از آن برای شفاء، مخصوص قبر و کمی از اطراف قبر امام حسین(ع)بوده و بقیه خاک کربلا هر چند محترم است؛ اما حکم خاک قبر امام حسین و اطراف قبر را ندارد.(۲)
بر اساس برخی از روایات سرزمین کربلا تا پنچ فرسخ از هر طرف جزء حریم قبر امام حسین (ع) حساب می‌شود. (۳)


پی نوشت‌ها:به نظر بعضی از مراجع: حکم تربت حسینی که در روایات وارد شده است بر خاک کربلا تا مقداری که حریم قبر امام حسین (ع) است یعنی از هر طرف پنج فرسخ بار می‌شود. ولی زمین‌های نزدیک قبر شریف حضرت، دارای فضیلت بیشتری هستند. (۴)۱. تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۱۵۶، امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی، ۱۴۲۱ ق ، چاپ اول.۲. آیت الله بهجت، توضیح المسائل مراجع، ج۲ ذیل مسئله ۲۶۲۸، استفتاءات تلفنی از دفتر رهبری، و دفتر آیت الله سیستانی.۳. مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ (ع) حَرِیمُ الْحُسَیْنِ (ع) خَمْسَه فَرَاسِخَ مِنْ أَرْبَعِ جَوَانِبِ الْقَبْرِ وسائل‏الشیعه، ج۱۴، ص ۵۱۳، باب حد حرم الحسین (ع) الذی یستحب... .۴. استفتاء تلفنی از دفتر آیت الله وحید خراسانی.
 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

 

اين كار حضرت عباس و آب نخوردن آن حضرت سلام الله عليه از دو جهت قابل بررسي و توجه است:


1. از نظر سنت پيامبر(ص):

آيا از ديدگاه سنت پيامبر اكرم(ص) رفتار عباس درست بوده يا مغاير با سيره پيامبر اسلام است؟ اگر مغاير با سيره‎ي نبوي است عمل او با شرع مقدس مخالف و هيچ توجيه شرعي نداشته و حرام است، اما اگر عمل او با سيره نبوي و گفتار معصومين سازگاري دارد. كاملاً مشروع است و اين اطاعت از سيره و گفتار پيامبر(ص) براي او ارتقاء مقام معنوي دارد چون هر يك از انسانها از نظر معنوي داراي رشد و تعالي هستند. معيار رسيدن به تعالي عمل كردن مو به مو به سفارشات و سيره‎ي نبوي و معصومان است خصوصاً در برخي از موقعيت‎ها اگر انسان به سيره و گفتار آنها عمل كند از نظر درجات معنوي رشد فوق العاده‎اي خواهد داشت مثلاً نماز خواندن در شرايط سخت اجر و پاداش بيشتري دارد.

اين رفتار عباس(ع) نيز در اين موقعيت اگر مطابق با سيره‎ي پيامبر و معصومان باشد مقامي فوق‎العاده براي آن در نظر خداوند وجود دارد.

بر اساس روش پيامبر و گفتار موكد آن حضرت و جانشينان او كسي كه ساقي يا سقّا است بايد پس از همه دوستان يا قومش كه براي آنها آب آورده است آب بخورد.

نقل شده كه پيامبر اكرم(ص) در يكي از سفرها يا جنگها آبي آورد و با دست مبارك خود همه را سيراب كرد يكي از اصحاب گفت يا رسول ا... من قبل از شما هرگز آب نخواهم خورد حضرت فرود: ساقي القوم آخرهم...» آب دهنده هر گروه بايد خودش بعد از همه بخورد ـ پس از پيامبر اكرم اين روش در بين مسلمانان، يك روش مستمر شد[1].

روايات در اين باب از حد تواتر افزون است و تمام امت اسلام اين روش را از پيامبر نقل كرده‎اند.

امامان معصوم(ع) همه به اين روايت تاكيد كرده‎اند و از اين شيوه تبعيت نموده‎اند.

بنابراين از نظر شرع اين عمل به هيچ وجه مغاير با شرع مقدس نيست و آنچه شرع حكم مي‎كند عقل با آن مغايرت ندارد. (مَاحَكم به الشرع حكم به العقل).

2. از نظر عقل:

عقل علاوه بر اين كه اين رفتار شرعي و اخلاقي را تاييد مي‎كند بلكه تحسين مي‎نمايد چون وقتي رضاي خداوند در رضايت پيامبر و امام قابل دسترسي است و غايت وصال عقل به كمال كه در اين راه قابل تامين است براي عقل بسيار نيكوست چون كمال طلبي و كمال جويي و ترقي از غايات عقل است و عقل براي رسيدن به كمال آن راه را كه پسنديده است براي انسان لازم و ضروري مي‎داند.

از طرفي وقتي انسان محبوب و معشوقي دارد و معشوق او را در پي انجام كاري فرستاده و چيزي از او طلب كرده است، وقتي عاشق، خود را اغنا مي‎كند كه طلب معشوق را براي او فراهم كند و پس از فراهم كردن به او برساند آنگاه معشوق در اين مقام او را مورد مدح و ستايش قرار مي‎دهد.

لذا رفتار عباس عليه السلام هيچ مغايرت عقلي نيز ندارد چون رأفت و دلسوزي به اهل بيت حسين او را بر آن وا داشت تا پس از نوشيدن آنها آب بنوشد و گرنه دلش آرام نمي‎گرفت لذا او از اين آزمايش آخرين لحظه‎ها پيروز و موفق درآمد و خداوند به همين خاطر در بهشت مقامي به او مي‎دهد كه تمام شهيدان به آن غبطه مي‎خورند.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . شيخ حر عاملي وسائل الشيعه، ج 25، ص 264 و مستدرك الوسائل ج 1، ص 215 و ج 17، ص 20.

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |

 

مرغ دل پر میزند تا زین قفس بیرون شود / جان بجان امد توانش تا دمی مجنون شود

کس نداند حال این پروانه دلسوخته / در بر شمع وجود دوست اخر چون شود

 

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |
هنوز با خواهرش در حال بازی است و نمی داند "شهید" شده. غزه در خون .......... 
 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.