خانواده بهمرام
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, توسط عبدالصمد به مرام |
 
 
 
 
 وقتی زلیخا از حضرت یوسف (ع) تقاضای کامجویی کرد، قبل از این کار پارچه ای برداشت و بر روی خدایش (بت) انداخت و گفت: دیگر خدا نمی بیند؛ و از خدایش هم عذر خواهی کرد.
زلیخایی که بت پرست است از یک سنگی به دست تراشیده حیا کرد و پارچه ای بر روی آن نهاد که گناهی را که انجام می دهد خدایش نبیند و حیای بین خود و خدایش (بت) را حفظ نمود.
ولی بعضی از ما یادمان رفته است که عالم محضر خداست؛ و چه راحت حیای بین خودمان و خدایمان را از بین بردیم و از هیچ گناهی در مقابلش چشم پوشی نکردیم، از گفته هایش چه راحت عبور کردیم و چه راحت حضورش را نادیده گرفتیم در حالی که امام حسین علیه السلام فرمود: عمیت عین لا ترک علیها رقیبا(1) (خداوندا کور باد چشمی که تو را نبیند) خداوندی که فرمود:حجاب بگیرید از نامحرم و خودتان را بپوشانید؛ ولی نمی دانم چرا بعضی ها حجاب را گرفتن اما...... نه در مقابل نامحرم بلکه در برابر خداوند، حجابی بین خودشان و خدایشان گرفتند که سال ها آن حجاب از خدا دورشان کرد.

==============================
(1) بحار الانوار، ج 98، ص 226


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.